غم فراق تو شد هطراز آن خبری
که میشود چو شفا بهر حال بیخبری
جماعتی شده از عشق تو بدل بیمار
خجسته باد چنین درد و رنج باخبری
شراب عشق تو نوشیدم و چکارم کرد دلم به عرش نشاند و ز سر نزارم کرد هزار بار بکردم ز عشق توبه به حق که ناشوم به تو عاشق که بس خمارم کرد غلام آن...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر