۱۳۹۷ بهمن ۱۵, دوشنبه

4 Feb 2019



این غلامان که حلقه در گوشند
چون مترسک خموش و بیهوشند
سحر با نام حق چو در شکنند
از شراب تو مست و درجوشند

عارفانی به غایت هوشند
عارفانی بحق و درجوشند


تو که از بیم خودت ناله و نفرین داری
دل بدور و بسرت راوی بی دین داری
گر که اگه ز رموز ره مرشد بشوی
مستی از حس حضور و می شیرین داری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

3 June 2020

شراب عشق تو نوشیدم و چکارم کرد دلم به عرش نشاند و ز سر نزارم کرد هزار بار بکردم ز عشق توبه به حق که ناشوم به تو عاشق که بس خمارم کرد غلام آن...