۱۳۹۹ خرداد ۱۳, سه‌شنبه

2 June 2020

ما تشنه تبسم پر عشق دلبریم
از هیچ ناهراس و ز دنیای برتریم

دنبال عشق راهی و همراه دل شدیم
نا دیده ایم عشق ز معشوق و میدویم

از لحن تلخ و طعنه آن کج مدار یار
بس رنج‌ها ببرده و خود را چه میدریم

هر چند همچو یاس به خاک اندرون شدیم
از خاک بس جدا و ز آب معطریم

دلبستگی به راز و رهایی چه ارزوست
هر چند می بدیده ز آن بهره نابریم

بندی به پای یار شد و ما خمار آن
در قید یار لنگ و تمنا به مادریم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

3 June 2020

شراب عشق تو نوشیدم و چکارم کرد دلم به عرش نشاند و ز سر نزارم کرد هزار بار بکردم ز عشق توبه به حق که ناشوم به تو عاشق که بس خمارم کرد غلام آن...