۱۳۹۶ آذر ۱۲, یکشنبه

3 Dec 2017



نخورده مستم و حال تو دارم
هوای دیدن خال تو دارم
بجز رویت ندارم قبله دیگر
نفس از عشوه و حال تو دارم

عشق آمد تو را نمایی داد
به تن مرده ام ردایی داد
از سر شوق وصل تو به سحر
  من آزمود و خدایی داد

چو گل بینم تو را در آن ببینم
سرای عشق بی برهان ببینم
من آن بازنده ام در نرد عشقی
که من با تو بر یزدان ببینم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

3 June 2020

شراب عشق تو نوشیدم و چکارم کرد دلم به عرش نشاند و ز سر نزارم کرد هزار بار بکردم ز عشق توبه به حق که ناشوم به تو عاشق که بس خمارم کرد غلام آن...